و بالاخره:)

نمیدونم دقیقا چه حسی دارم. یه شادی بینهایت که بالاخره شد، یه ترس خیلی بزرگ که ینی چی میشه؟ که آیا دارم کار درستی میکنم یا نه.

میدونی... دوست دارم این اولیل خیلی با منطق برم جلو و اگه نشد فرندزونش کنم...

امیدوارم فعلا زمان سریع بگذره تا ببینمش:)